Saturday, August 29, 2009

رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی را با همه گردن کلفتی اش به زیر خواهیم کشید

یک نکته زیبا و خواندنی
جمهوری اسلامی و دولت کودتایی اش در سراشیب سقوط است ... نشانه بارز آن هم این است که دارد به مرور ، یک به یک سنگرهایش را از دست میدهد و به مردم میبازد ... در حقیقت تمام نقاط قوت این رژیم دیکتاتوری تبدیل به نقطه ضعف شده و بر ضد خود رژیم عمل میکنند . دیگر از تبلیغات زودرس برای راهپیمایی روز قدس اثری نیست . دیگر از آن قدرت نمایی ها خبری نیست . بزودی شاهد این واقعیت خواهیم بود که رژیم تمام ابزارهای قدرت نمایی خود از جمله نماز جمعه و راهپیمایی های دولتی را تعطیل خواهد کرد . به احتمال زیاد در گام بعدی نیز در پی بهانه ای برای تعطیلی عزاداری تاسوعا و عاشورا خواهد بود . همه این ذلت ها یعنی ذره ای از قدرت مردم ایران . تازه اینان کجای کارند ؟ بزودی وادارخواهند شد که حتا نفس کشیدن شان را هم تعطیل کنند . جمهوری اسلامی در مسیر افتادن به زباله دان تاریخ است . بفکر فردای ایران آزاد باید بود . انقلاب یکصد و سه ساله مشروطیت مردم ایران در زیباترین شکل خود دارد به نتیجه میرسد ... اندکی صبر ... سحر نزدیک است . بوی آزادی به مشام می رسد

زنده باد آزادی
زنده باد مردم آزادیخواه ایران
پاینده باد ایران
برقرار باد جمهوری دموکراتیک ایران به رهبری همه ایرانیان
یاد همه شهیدان و جانباختگان بخیر و جایشان خالی
درود فراوان به شرف همه مبارزان راه آزادی که در زندان های دیکتاتور مورد رأفت اسلامی واقع گردیدند . تاج سر ما هستند

Friday, August 28, 2009

شیشه عمر جمهوری اسلامی و حکومت کودتا بالاخره به دست مردم افتاد ... بشکن

آنجا که پای آزادیخواهی و حق طلبی در میان است ، چه اهمیتی دارد که چه کسی امامت نماز جمعه را بعهده دارد ؟ اگر می توانیم از این فرصت گرانبها که بصورت قانونی در اختیار ما قرار گرفته بهره برداری کنیم ، چرا نه ؟ خیلی ساده است ! هر هفته بدون توجه به اینکه امام جمعه کیست با همدیگر قرار ملاقات میگذاریم در محل برگزاری نماز جمعه . حکومت هم راهی ندارد جز اینکه یا این لقمه بزرگ را فرو بدهد و جانش بالا بیاید یا اینکه نماز جمعه را تعطیل کند . فکرش را بکنید : جمهوری اسلامی از قویترین نقطه اتکای خودش ، سنگین ترین ضربه را میخورد ! به این ترتیب که یا به برگزاری هفتگی تجمعات ملیونی تن در میدهد یا اینکه مجبور میشود نماز جمعه اش را تعطیل می کند ! در هر دو صورت پیروزی ازآن مردم است

Wednesday, August 26, 2009

نظرخواهی در مورد بهترین روش اعتراض به احمدی نژاد و دولت کودتا در نیویورک


آیا با حضور ایرانیان در نیویورک همزمان با اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در اعتراض به آمدن احتمالی احمدی نژاد موافقید یا نه ؟ اگر پاسخ مثبت است ، بعنوان بهترین و کارآمدترین روش اعتراض چه پیشنهادی دارید ؟ آیا این اعتراض میبایستی محدود به نیویورک باشد یا همزمان باید در تمام شهرهای جهان برگزار شود ... اگر چنین است ، بهترین شعار بنظر شما چه باید باشد ؟

Saturday, August 22, 2009

ز اشک و آه مردم بوی خون آید

به زندان قفس مرغ دلم چون شاد میگرد
مگر روزی که از این بند غم آزاد میگردد

تپیدن های دل ها ناله شد آهسته آهست
رساتر گر شود این ناله ها فریاد میگردد

ز اشک و آه مردم بوی خون آید
که آهن را دهی گر آب و آتش دشنه فولاد میگردد


ز بیداد فزون آهنگری گمنام و زحمت کش
علمدار علم چون کاوه حداد میگردد

ز اشک و آه مردم بوی خون آید
که آهن را دهی گر آب و آتش دشنه فولاد میگردد

دلم از این خرابی ها بود خوش چونکه میدانم
خرابی چون که از حد بگذرد آباد میگردد

به ویرانی این اوضاع هستم مطمئن زان رو
که بنیان جفا و جور بی بنیاد میگردد

از فرخی بزدی

Friday, August 21, 2009

به نام ایران و به نام همه مدافعان راه آزادی و به نام منشور جهانی حقوق بشر ، کار خود را در این وبلاگ آغاز می کنم و با شما پیمان می بندم که جز در راه حقیقت و دفاع از حقوق مظلومان ننویسم و تمام هم وغم خود را در راه روشن شدن گوشه ها و کنج های تاریک و نیمه پیدا بکار برم . در این راه از دانش شما دوستان گرامی استفاده خواهم نمود تا دیگرکسی نتواند به نام آزادی و به نام ایران ، منافع شخصی و گروهی خود را با مسخره کردن شعور مردم ، تأمین کند . به امید پیروزی راستی و درستی بردروغ و پلشتی

شهرام همایون ( کانال یک ) چه میگوید ؟

آقای شهرام همایون ، مدیر محترم کانال یک و رهبر ( بخوانید خود خوانده ) جنبش ملی ( مالی ) ما هستیم اخیراٌ در پاسخ یکی از کسانی که خود را طرفدار سرسخت ایشان معرفی کرد و با "خبرنگار " خطاب کردن ایشان مرتکب گناهی نابخشودنی شد ، اعلام کرد که ایشان دیگر خبرنگار نیست بلکه روزنامه نگار ، مفسر و تحلیلگر است . در اینجا این پرسش به ذهن میرسد که این آقای روزنامه نگار و تحلیلگر ارشد در تمام طول این سالها چه فعالیتی در راستای روزنامه نگاری داشته و چند مقاله تحلیلی ( حتا مثلاٌ در مورد صادرات کشمش ایران به بورکینافاسو ) نوشته است و بانی کدام نظریه سیاسی بوده است ؟ این شخصیت بزرگوار را چند نفر میشناسند ؟ کدام روش اجرایی نوین و انقلابی از محصولات ایشان است ؟ آیا ایشان فرستادن بچه های مردم را دم توپ جمهوری اسلامی ، فقط برای برافراشتن 118 پرچم شیروخورشید نشان ، از افتخارات خود میداند ؟ آیا چنانچه یک کدام از این جوانان در دام جمهوری اسلامی گرفتار می آمد ( شاید هم آمده باشد ، البته امیدوارم اینگونه نباشد ) و مواجه با رفتاری نظیر آنچه امروزه میبینیم و میشنویم می شدند ایشان مسئولیت تمام و کمال آن را بعهده میگرفتند ؟ ایا ایشان حق دارند دم از نمایندگی مردم بزنند ؟ آیا ایشان که توانایی برگزاری حتا یک تظاهرات یا گرد هم آیی انحصاری چند ده نفره را هم ندارد حق دارد با آویزان شدن به برنامه ها و اعتراضات برنامه ریزی شده مردمی در صدد بر هم زدن این حرکتها ( آنهم به نام پرچم شیر و خورشید نشان و اسفا که جفایی به این پرچم میکنند ) برآید ؟ آیا ایشان که قرار بود کانال یک را تنها با حمایت مالی 30 دلاری 1000 خانواده و نه بیشتر، آنهم بشرط پخش بر روی هاتبرد نگه دارد ، چگونه است که اکنون با مبالغ بالای 200000 دلار در ماه ( به اعتراف خودشان ) نمیتواند این تنها بلندگوی آزادی را سر پا نگه دارد !!!؟ چرا دیگر ایشان اقدام به فرستادن مردم به دم نانوایی ها و تکرار شعار " ما هستیم " نمیکند ؟ چرا ایشان پاسخ قاطعی به قلم خودشان در یک سایت معتبر به آقای اکبر گنجی نمیدهند ؟ جلوی دوربین نشستن و یکه به قاضی رفتن و راضی برگشتن و دلقک بازی درآوردن و مردم را به هزار و یک خدعه و نیرنگ "سرکیسه" کردن و در نهایت گفتن این عبارت که : " آفای اکبر گنجی خیلی نامردی " !!!! در شأن یک روزنامه نگار دست هزارم هم میتواند باشد ؟ ایشان که دیگر جای خود دارند ! مردم پاک ، صادق و میهن پرست را هر روز بعناوین مختلف دوشیدن جای افتخار است ؟ جالب توجه است که جناب ایشان بعد از این همه سال هنوز فرق ایمیل آدرس و وبسایت را هنوز تشخیص نمیدهند ! در این باره باز هم خواهم نوشت . در نهایت فضاوت را به شما میسپارم . برنامه های ایشان را حتمن ببینید و سپس نظر خود را اعلام فرمایید