Wednesday, June 1, 2011

آقای خاتمی ! بر سر جنازه ای نشسته و دعا می کنید که امیدی به زنده شدنش نیست . لطفاً بیدار شوید

جناب آقای خاتمی عزیز ،
آنچه در روز چهارشنبه در جریان تشییع جنازه شادروان سحابی رخ داد و نهایتاً منجر به جان باختن دختر ایشان شد ، هیچ چیزی نمیتواند باشد بجزبارزترین نشانه اضمحلال و فروپاشی جمهوری اسلامی !
واقعیت آن است که حکومتی که به آینده خود ذره ای امیدوار باشد و از جانب مردم احساس نا امنی نکند ، هرگز حاضر نخواهد شد دست به چنین اقدامی بزند و با برهم زدن یک مراسم ساده تشییع جنازه و فشار بر خانواده مرحوم ، کار را به جایی برساند که دیدیم و شنیدید .
رژیم جمهوری اسلامی که شما - با انگیزه های خیرخواهانه - همیشه مدافعش بوده اید یک جنازه متحرک بیش نیست و هیچ امیدی نیز به آینده آن نمی رود .
حکایت این روزهای شما ، حکایت دعا خوان ساده و بی آلایشی را میماند که به امید گرفتن شفای عاجل بر سر جنازه ای نشسته و دعای شفا می خواند غافل از اینکه بیمار او روزها و بلکه سالهاست که جان به جان آفرین تسلیم کرده است و اگر او می خواهد واقعاً کار مفیدی انجام دهد بهتر است دست به کار خواندن سوره فاتحه و الرحمان و یاسین شود .
آقای خاتمی عزیز ،
جمهوری اسلامی ( یا بقول شما : نظام ) به پایان کارش رسیده است و توصیه می کنم شما نیز بیش از این اعتبار اندک و بسختی بدست آمده خود را خرج آن نکنید . این روزها ملاک همراهی با خواست و رأی مردم ایران چیزی نیست جز اعلام برائت کردن از خمینی و خامنه ای و رژیم سفاک و جنایتکار جمهوری اسلامی !
من آنچه شرط بلاغ بود با تو گفتم ، تو خواهی از آن پند گیر خواه ملال !
پاینده ایران و زنده باد آزادی

No comments:

Post a Comment